درباره ی کتاب
عنوان : فیض بوک
شاعر : ناصر فیض
شابک : 6-73-1755-600-978
ناشر : سوره مهر
قطع : رقعی
نوع جلد : شومیز
نوبت چاپ :یازدهم/ 1397
تعداد صفحات : 200 صفحه
شمارگان : 2500 نسخه
درباره ی کتاب
ناصر فیض (متولد دوم خرداد 1338) در «فیض بوک» به خواننده کمک میکند تا با دوستان و بستگان خود بخندد.
«فیض بوک» بخش بسیار مهمی با عنوان عارفانههای مشاغل و همینجوری دارد که از زبان افراد شاغل در شغلهای مختلف دو بیتی هایی دارد.
این دو بیتیها درباره معلم و کارگردان سینما و شهردار و راننده تاکسی و نماینده مجلس و «دا» فروش و رئیس جمهور و شاعر هستند و عیناً همین قضیه درباره همین شغلها تکرار میشود اما با این تفاوت که دو بیتیهای بعدی عاقلانههای همین مشاغل هستند.
در «فیض بوک» ناصر فیض، تندترین مواضع را در برخی حوزهها گرفته است. البته ویژگی شاعر طناز نیز آن است که زمان گویای ملت باشد...
آقای فیض در فیض بوک هیچ کس را بینصیب نگذاشته است او حتی از هم صنفهای خود هم نگذشته و ایراداتی به آنها گرفته است.
بریده ای از متن
بعد این، شعر نان نخواهد شد
شاعری، قوت جان نخواهد شد
ذوق آدم که پیر شد دیگر
با جوایز جوان نخواهد شد...
بعد یک عمر شاعری کردن
سود ما جز زیان نخواهد شد
بر لب جو نشستی و دیدی
که حریف زمان نخواهی شد!
□
میسازمش اگر شده با صادرات نفت!
میسازم از گذشته آن، باصفاترش
دستم اگر به بوق مگانش نمیرسد
جانم فدای دنده پیکان پنچرش...
□
آن قدر در این محله مامور نبود
یک خانه در این منطقه محصور نبود
آن وقت که شهردار تهران بودم
در خانه ما رئیس جمهور نبود
□
دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرس
»که چنان زو شدهام بی سرو سامان که مپرس«
تا زدم هر چه پسانداز خودم را به دلار
اُفت کرد آنقدَر این قیمت تومان که مپرس
کس به امید کذا آنچه که کردم مکناد!
که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس...
□
حالا که شما یار صدیقی، کافی ست
با شخص رئیس هم رفیقی، کافی ست
وقتی عرفای عصر ما کم عمقاند
گفتند که عارفی عمیقی، کافی ست!