«بلک فارست » نامی است که به تعبیر دیگر، جنگل سیاه خوانده می شود. این عبارت در سریال «خانواده فالرز» بارها شنیده می شود. خانواده فالرز در ناحیه جنگل سیاه زندگی می کنند که کوههای بلند، مزارع قشنگ و سرسبز از آن منطقه ای زیبا ساخته است . بررسی روابط سنتی در خانواده هایی پرامید و باروحیه که در عین داشتن درگیری های شخصی و خانوادگی باز هم در برابر تهدیدات و مشکلات بیرونی سختکوش هستند و با یکدیگر همکاری می کنند، موضوع این سریال آلمانی است . در هرقسمت از این سریال ، ماجرایی برای خانواده 7نفره فالرز اتفاق می افتد. خط کلی داستان در همه قسمتها دنبال می شود؛ اما سریال ماجراهای فرعی متفاوتی نیز دارد. طبیعت در عین زیبایی ، مشکلاتی برای روستاییان به وجود می آورد. خطوط اصلی داستان در این سریال حول محور مقابله با طبیعت و روابط عاطفی و احساسی آنها در خانواده می چرخد. محیطی که موضوع داستان در آن اتفاق می افتد، آرام و بی سروصداست و لوکیشن آن مزرعه ای است که ماجراها در آن روی می دهد. توجه به روابط عاطفی و اعتقادات مذهبی و بررسی مشکلات واقعی زندگی روزانه در مزرعه ای نزدیک شهر، جلوه خاصی از سنتها و دین را در این مناطق منعکس می کند. در دنیای امروزی که هیجان و ماجراجویی و روزمرگی حرف اول را می زند، پرداختن به مسائل عاطفی و خانوادگی ، مذهبی و سنتی در کشوری که دغدغه های این گونه نداشته است ، خالی از اهمیت نیست . 4نسل پی درپی در یک مزرعه کوچک حوالی یک شهر آلمانی ، با حمایت یکدیگر توانسته اند به زندگی خود ادامه دهند که علت آن نیز در لایه های پنهانی اثر نمایان است . روایت داستانی در بعضی جاها ریتم کندی به خود می گیرد و در مواردی ممکن است مخاطب با شخصیت ها ارتباط درستی برقرار نکند. این امر شاید از زاویه ای به دوبله ، انتخاب مناسب دوبلورها و عبارات و جملات غیرمعمول در ترجمه مربوط شود. از طرفی ، داستان هر چند روال خطی دارد، اما در برخی مواقع به نظر می رسد، داستان های اپیزودیک کوتاهی که به موازات هم حرکت می کنند ضعفی در پی رنگ و یا پرداخت دارند؛ زیرا در مواردی مخاطب نمی تواند گره های داستانی آن را در لایه های پنهانی و زیرین اثر به هم برساند. در هر حال ، داشتن پایانی مشخص و سرانجامی درست در هر قصه ، می توانست رهایی بی سرانجام داستان را در سریال سامان بخشد.