توقف فروش

"بازیگران: محمد صادقی ، دانیال حکیمی ، لادن طباطبائی ، مهدی فخیم زاده ، رویا نونهالی و ...
سال تهیه: 80
سال پخش: 89
کارگردان: مهدی فخیم زاده
خلاصه:
این سریال در مورد زنی به نام ناتاشا (با بازی تماشایی نونهالی) است که به ایران باز می‌گردد تا معامله‌ای را در مورد مواد مخدر به انجام رساند، اما پول خود را از دست می‌دهد و مجبور به انجام دزدی‌هایی می‌شود...
توضیحات بیشتر:
«خواب و بیدار» را شاید بتوان موفق ترین سریال پلیسی سالهای اخیر دانست و بدیهی است که این ادعا با در نظر گرفتن مقیاس های ژانر پلیسی در ایران قابل طرح است و نه استانداردهای جهانی!
فخیم زاده در این سریال با دستمایه قرار دادن داستانی پرکشش، یک تیم پلیسی کار کشته و ویژه را در مقابل یک زن خلافکار حرفه ای قرار میدهد. تلاش هر یک از دو طرف ماجرا، برای به زانو در آوردن طرف مقابل، کشمکش دلپذیری را پدید آورد که مخاطب را بیست هفته به همراه خود می کشاند.
در «خواب و بیدار» شخصیت های منفی، پررنگ تر از شخصیت های مثبت به چشم می آیند و پررنگ ترین شخصیت مجموعه، «ناتاشا»ست؛ زنی مرموز، قوی، خبیث، متکی به نفس، غیرقابل پیش بینی، مصمم، کینه جو، باهوش، جدی، خشن، سرد، تند و تیز، شرور و البته حرفه ای.
نقب زدن به کودکی او و مشکلاتی که در آن زمان گریبانش را گرفته، تا حدی بیینده را با انگیزه های او و علل کشانده شدنش به ماجراهایی که می بینیم آشنا می کند.
پرداختن به دغدغه ها، مشکلات و پیشینه «ناتاشا» از او یک شخصیت چند وجهی و جذاب «منفی» می سازد که عمیق، همدلی برانگیز و باورپذیر می نماید.
کنش های «ناتاشا» با پشتوانه گذشته او در در دل ارتباط او با اطرافیانش شکل می گیرد.
رابطه کینه جویانه و خصمانه او با مادر و پدرخوانده اش، رابطه حرفه ای، خوفناک و وهم انگیز او با همدستانش و تمهیدات بی نقص اش در مقابله با پلیس موجب می شود مدعی شویم، فیلمنامه برای ناتاشا «فردیت» قائل است. در میانه کشمکش داستان، کنش ها و واکنش های غیرقابل پیش بینی و متهورانه ناتاشا (نظیر سرقت های بزرگ، مجروح کردن پلیس با چاقوی زهرآلود، پنهان شدن در لانه سگ، پنهان شدن در ماشین پلیس و ...) به همراه پیشینه او، شخصیتش را شکل می دهد. هرچه ویژگی های تازه شخصیت ناتاشا در طول داستان فاش می شود، کار پلیس نیز به عنوان سویه مثبت ماجرا دشوارتر می نماید. ویژگی های پررنگ شخصیت ناتاشا موجب می شود تیم پلیس توانایی های خود را در تقابل با اعجوبه ای شکـست ناپذیر محک بزند.
کشمکش در «خواب و بیدار» بر پایه نیاز دراماتیک دو طرف ماجرا و تلاش هر دو برای شکـستن دیگری – که مانعی است پیش رو – شکل می گیرد و آنها را به کنش دراماتیک وا می دارد.
پلیس در «خواب و بیدار»، قدرت مطلق نیست. قرار نیست خلافکاران، همه کودن و بی خاصیت باشند و قرار نیست پلیس به راحتی آب خوردن دست آنها را بخواند و مداوماً غافلگیرشان کند، به سادگی تلفن شان را ردیابی کند و یا با یک گلوله یک گله از آنها را روی زمین بریزد. برای آن که پلیس از پس ناتاشا و گروهش برآید نیاز به ترفندها و حربه هایی دقیق و همه جانبه دارد و افرادی فوق العاده باهوش، پرتحرک، مجرب و توانا.
در «خواب و بیدار» تا حدی این فضا خلق شده است و پلیس توانسته در این میانه،
توانایی های خود را به منصه ظهور برساند.
طبیعی است که گاهی اوقات پلیس مستأصل می شود، رو دست می خورد و گاه در مواردی دچارناکامی مقطعی می شود.
«خواب و بیدار» ظاهراً به سفارش نیروی انتظامی ساخته شده، ولی فخیم زاده کمتر در دام اغراق های بی منطق و قهرمان سازی کاذب افتاده است. او افراد پلیس را موجوداتی بی نقص و خارق العاده تصویر نکرده، بلکه با ورود به مناسبات داخلی افراد پلیس که گاه با شوخی ها، رقابت ها، حسادت ها و حتی کارشکنی ها هم همراه است تلاش دارد آنها را هم انسان هایی معمولی و بدون ویژگی های مافوق انسانی نشان دهد. مثلاً سروان جلالی (با بازی دانیال حکیمی) با همسرش دچار مشکل است و حتی به خاطر شغلش، مدتی همسر و فرزندش را از دست می دهد. در کنار این، یک الگوی بی نقص و تقریباً ایده آل نیز وجود دارد؛ خانم سرگرد جلالی و شوهرش سروان حسینی (گرچه آنها هم با فرزندانشان دچار مشکلاتی هستند).
فخیم زاده با حضور این زوج در داستان، باز هم زن را در موقعیت کاری بالاتری نسبت به شوهر قرار داده و از این راه جذابیت هایی را هم به وجود آورده است، کاری که پیش تر ها در «همسر» هم انجام داده بود.
«خواب و بیدار»، ساخت دراماتیک قابل قبولی دارد، یعنی حوادث اصلی و ماجراهای فرعی، به شکلی مرتب شده اند که پس از گره افکنی، به گره گشایی دراماتیک منجر می شوند.
گفت وگوهای روان مجموعه در مسیر گره زدن و گره گشایی، بر ملاکردن شخصیت ها، معرفی روابط و به پیش راندن داستان، درست و به جا کارکرد خود را نشان می دهند.
فاش شدن تدریجی اطلاعات، یکی از ویژگی های بارز فیلمنامه «خواب و بیدار» است که به تعلیق موجود در جای جای فیلمنامه و حفظ ریتم و کشش داستان کمک فراوان می کند.
شخصیت های فرعی همچون گروه عبدالله پلنگ،عیسی( پسرک کنجکاو، باهوش و جسور ) و کبری( دخترک عقب مانده و همراه عیسی) مستقیماً به پیشبرد داستان کمک می کنند و حذف هر کدام، ضربه اساسی بر پیکر فیلمنامه وارد میکند، چرا که آدمها و ماجراهای فرعی در «خواب و بیدار»، با ماجرای اصلی ارتباط ارگانیک دارند.
گفتم که در این مجموعه، شخصیت های منفی پررنگ ترند. «اصغر کپک»، یکی از جذاب ترین شخصیت های «خواب و بیدار»، نمونه کاملی از یک خلافکار خرده پا که از جاهل بازی و
بزن بهادری نیز نشانه هایی به دست می دهد، کاراکتری است که در شکل گیری شخصیت ناتاشا و نیز ماجراهایی که اتفاق می افتد نقش کلیدی و مؤثری دارد. به واقع این اصغر است که زمینه بروز خشونت را در ناتاشا ایجاد کرده است.
او در عین اینکه یک سابقه دار پیر است و حتی آدم کشته، ولی به شدت به همسرش (مادر علیل و گنک ناتاشا) عشق می ورزد و به همان شدت از ناتاشا می ترسد. کینه ای که ناتاشا از او به دل دارد، موجب هراس بیش از حد اوست. از این رو به عناوین مختلف سعی دارد از دست او خلاصی یابد و حتی از لو دادن ناتاشا به پلیس نیز فروگذار نمی کند.
شخصیت ناپایدار و البته پرنوسان «اصغرکپک» از او نیز کاراکتری چند بعدی میسازد و اجرای خوب فخیم زاده در بازی این نقش نیز ابعاد شخصیت «اصغرکپک» را وسیع تر می کند.
گرچه در فیلمنامه مجموعه «خواب و بیدار» می توان مشکلاتی را هم یافت نظیر برخی
اغراق ها، بی منطقی ها و ماجراهای نچسب (مثل فصل خودکشی اصغر با دود ماشین) و پایان شتابزده، ولی یکدستی قابل توجه فیلمنامه و شخصیت پردازی نسبتاً محکم، «خواب و بیدار» را در میان مجموعه های سیما (حتی در میان فیلمهای پلیسی سینمای ایران) شاخص و برجسته نشان می دهد.
همین که جذابیت داستان تا بیستمین قسمت حفظ شد، هیجان داستان رو به افول نگذاشت و به بیننده انتقال یافت و مهمتر اینکه حوادث و وقایع، خنده دار از آب در نیامد (!) کافی است تا «خواب و بیدار» را یک مجموعه پلیسی موفق و آبرومند بدانیم و ادعا کنیم بخش اعظم این موفقیت مرهون فیلمنامه آن است
شماره مجوز: 155/10173