"سریال تلویزیونی «موج و صخره» ویژه نوروز 90 شبکه تهران به نویسندگی امیرعباس پیام و به کارگردانی مجید صالحی و تهیهکنندگی محمود رضوی است .
شماره مجوز: 155/632345
کارگزدان: مجید صالحی
خلاصه داستان
داستان این سریال درباره زوج جوانی به نام صدف و چاووش است که پس از مشکلات عدیده با یکدیگر ازدواج میکنند. آنها تصمیم میگیرند. برای گذراندن ماه عسل به کیش سفر کنند. در این میان به علت دیر رسیدن از هواپیما جا میمانند. صدف تصمیم میگیرد که با قطار به مسافرت بروند.
بازیگران
مجید صالحی، الهام حمیدی، زیبا بروفه، علی صادقی، نیما شاهرخشاهی، الهام حمیدی، فرحناز منافیظاهر ، حسن اسدی ، رضا ناجی و محمدرضا داوودنژاد بازیگرانی هستند که در این سریال نقشآفرینی کردهاند. این سریال داستان یک زوج را در کیش به تصویر میکشد.
دیگر عواملی که در این سریال مجید صالحی را همراهی میکنند، نیما جعفری جوزانی (تدوین)، مهرداد جلوخانی (صداگذار)، حمیدرضا صدری (موسیقی)، مرتضی غفوری و عبدالله عبدی نسب (مدیران تصویربرداری)، محمد نعمتی (نورپرداز)، کامران کیانارثی (صدابردار) و حامد کریمزاده (عکاس).
تاریخ پخش: عید نوروز 1390 - شبکه 5 سیما
در 15 قسمت 45 دقیقهای
گزارشی از پشت صحنه سریال نوروزی «موج و صخره»
منبع: روزنامه جام جم
همهمه در عین سکوت
احتمالا الان که دارید این گزارش را میخوانید پخش سریال نوروزی موج و صخره از شبکه تهران آغاز شده است.
اما گزارش ما زمانی نوشته میشود که کار تصویربرداری سریال در جزیره کیش به نیمه راه رسیده و گروه در تب و تاب به پایان رساندن مراحل تولید هستند.
تا این لحظه هنوز هیچ خبری از جزییات این سریال به بیرون درز پیدا نکرده است. تا قبل از رفتن به جزیره کیش فقط همین قدر میدانم که قرار است بازیگرانی چون الهام حمیدی، علی صادقی، رضا ناجی، مجید صالحی، زیبا بروفه، امیر نوری و نیما شاهرخشاهی در این سریال جلوی دوربین بروند.
یک بار دیگر اسامی را مرور میکنم. از میان این فهرست، علی صادقی و مجید صالحی بازیگرانی هستند که تا پیش از این در سریالهای عید بازی کردهاند. در این فهرست اسامیای به چشم میخورند که تاکنون اصلا در کارهای کمدی بازی نکردهاند.
مجید صالحی کارگردانی سریال موفق سه در چهار را در کارنامه دارد. دوست دارم بدانم آیا صالحی این بارهم میتواند موفقیت کار قبلیاش را تکرار کند یا خیر. ظاهرا موج و صخره درباره دختر و پسری است که میخواهند ماهعسلشان را در کیش بگذرانند.
بعد از این همه سریال آپارتمانی حالا باید از شنیدن خبر سریالی که قرار است در یک جزیره زیبای ایرانی ساخته شود خوشحال شویم. کیفیت نهایی فیلم تا اندازهای به این بستگی دارد که کارگردان تا چه اندازه بتواند از جذابیت لوکیشنهای لوکـس و متنوع جزیره کیش بهره ببرد.
جزیره کیش شهر ماشینهای یک شکل و سفیدرنگ و بازارهای پرزرق و برق است. در اینجا از دود و دم تهران خبری نیست و هوای لطیفش به تو طعم دلپذیر زندگی را یادآوری میکند. آفتاب کیش با مهربانی بیشتری نور و گرمایش را به ساکنان اینجا هدیه میکند. به گونهای که اگر چند ساعت بدون استفاده از کرم ضدآفتاب زیر آسمان کیش قدم بزنی، سر و صورتت شبیه سرخپوستها میشود.
عوامل سریال موج و صخره در چنین شرایطی مشغول به کار و فعالیت هستند. لوکیشنی که روز اول در آن حاضر میشوم یک بیابان پهناور بیآب و علف است. جادهای عریض و طویل این بیابان را از ساحل دریا جدا میکند. در حاشیه ساحل، سفره خانه سنتی قرار گرفته که به گفته حسن مصطفوی، مدیر تولید سریال محل سکونت یکی از شخصیتهای قصه است. در کنار این کافه کشتی به گل نشستهای جا خوش کرده که ظاهرا به کشتی یونانی معروف است.
به گردالی نگاهکن!
مجید صالحی، کارگردان خوشاخلاق و مهربانی است. او سعی میکند حرفهایش را با شوخی و خنده به دیگران منتقل کند. لحظهای که من به صحنه میرسم دارد به یکی از بازیگران میگوید: ببین باید به این گردالی نگاه کنی!
او با این جمله به بازیگری که حواسش به دوربین نیست تذکر میدهد. وقتی هم که کات میدهد دیالوگهای برنامه نود را میگوید: «آفرین. بچهها خوب فوتبال کردن! همه خوب بودن.»
یک خودرو در گوشه جاده پارک شده است. قرار است یک خودروی دیگر از جاده منحرف بشود و تصادف خفیفی بین این دو شکل بگیرد. پشت خودروی پارک شده چند عدد تشک گذاشتهاند تا خسارت زیادی به خودرو وارد نشود. محمدرضا داوودنژاد در خودروی پارک شده نشسته است و پس از این که تصادف صورت میگیرد از جا میپرد و شوکه میشود.
در پلان بعدی باید مصطفی راد و محمدرضا داوودنژاد از ماشین پیاده بشوند و با هم دعوا کنند.
ماجرای تصادف یک راننده سخیف
در این جر و بحث، یکی از رانندهها پشت تلفن به پلیس میگوید: یه راننده سخیف به ماشین من زده. کلمه سخیف چند بار در دیالوگها تکرار میشود که احتمالا از برنامه هفت گرفته شده است.
فکر میکردم که در این مکان دور افتاده هیچ سر و صدایی نباشد. اما این طور نیست. هر چند وقت یکبار جوانها با موتور برقیهایشان از کنار ساحل رد میشوند و با صدای موتورهای تفریحیشان کار تصویربرداری را مختل میکنند. به صدای این موتورها صدای ماشینها و هواپیماها را هم اضافه کنید که انگار ماموریت دارند اجازه ندهند کار بیدرد سر پیش برود. مشکل دیگر این است که تصویربردار از نماهای بسیار باز استفاده میکند و رد شدن هر آدمی از چند متر پشت دوربین منجر به برداشت مجدد میشود.
این جور که محمدرضا داوودنژاد میگوید او در این سریال یک نقش منفی را ایفا میکند. او از طرف افرادی مامور شده در سفر ماهعسل کیش، چوب لای چرخ آقای داماد (چاوش با بازی مجید صالحی) بگذارد. او به شکل مخفیانه چاوش را تعقیب میکند.
یک سقف آلاچیق در جزیره
سفرهخانه سنتی، یکی از لوکیشنهای اصلی سریال است. داخل ساختمان را شبیه یک استودیو کردهاند. بر سقف آن چند نورافکن ثابت نصب کردهاند تا کار نورپردازی راحتتر شود. همچنین دیوارهای داخلی را کاشیکاری کردهاند و قسمتهای بالایی آن را رنگ زدهاند. به دیوارها تور ماهیگیری آویزان کردهاند تا یادمان باشد که این سفرهخانه در کنار ساحل دریا واقع شده است.
فیلمنامهنویس موجوصخره: مدیران شبکه تهران دست ما را باز گذاشتهاند که بتوانیم یک سری انتقادهای اجتماعی را در این سریال مطرح کنیم
مهدی بداقی، طراح صحنه سریال میگوید: اینجا چون رطوبت بالاست نتوانستیم از یونولیت استفاده کنیم. طراحیهای داخل ماندگار است، چون با گچ و سیمان کار شده.
او به مشکل کمبود وسایل طراحی در جزیره کیش اشاره میکند و توضیح میدهد: ما خودمان برای سقف آلاچیقها خودمان حصیر بافتیم. در بندرعباس این حصیرهای بافته شده به صورت آماده فروخته میشوند که به آنها سوند میگویند. اما چون جزیره کیش محصور شده آوردن وسایل به اینجا خیلی سخت است.
علی صادقی استثنائا جدی میشود!
بعد از ظهر سر و کله امیر نوری هم پیدا میشود. او در این سریال یکی از دستیاران کارگردان است و در نقش مسوول پذیرش هتل هم بازی میکند.
مجید صالحی و علی صادقی روی تخت نشستهاند و دیالوگهایشان را تمرین میکنند. این دو نفر سال گذشته در فیلم بعد از ظهر سگی سگی نیز با هم همبازی بودند. در این پلان فرید توضیح میدهد که کیف پولش را دزدیدهاند و در کیش آواره شده است. چاوش که دلش برای او میسوزد دست توی جیبش میکند و یک مشت اسکناس و تراول چک به فرید میدهد. فرید اول قبول نمیکند، اما بعد میپذیرد. علی صادقی پیشنهاد میکند که اغراق لحظه پول گرفتن بیشتر بشود. 2 بازیگر این لحظه را چند بار تمرین میکنند. چاوش به زور به فرید پول میدهد، اما او تعارف میکند و میگوید: «نه! اصلا امکان نداره.»
در نهایت دوتایی با هم گلاویز میشوند و فرید با شرمندگی پول را میگیرد و توی جیبش میگذارد.
علی صادقی در دیالوگهایش به دزد کیفش بد و بیراه میگوید. هر بار که برداشت تکرار میشود صادقی شدت نفرینهایش را تکرار میکند. به مجید صالحی میگویند فاصله دوربین و سوژه اصلی باید کمتر بشود. دوربین در این پلان حرکت تراولینگ دارد. چون جابهجا کردن ریلها سخت است صالحی دستور میدهد میز آلاچیق را جلوتر بیاورند.
در پایان این پلان علی صادقی از قاب دوربین خارج میشود و مجید صالحی همچنان روی تخت نشسته است. صالحی به تصویربرداران توضیح میدهد که این پلان در کجا باید کات بخورد. پس از پایان ضبط مجید صالحی پشت مانیتور میرود و بازی خودش را نگاه میکند.
بانک واقعیت و خیال
روز بعد همراه با گروه عازم لوکیشن بانک میشوم. این بانک در ورودی یکی از بازارهای بزرگ کیش واقع شده است. تصویربرداری در مکانهای شلوغ و پر رفت و آمد انصافا کار مشکلی است. هر چند دقیقه یک بار مردم دور لوکیشن تجمع میکنند و سر و صدایشان مزاحم کار میشود.
گروه تجهیزات تصویربرداریشان را داخل محوطه بانک و پشت غرفههای کارمندان مستقر کردهاند.
در این سکانس قرار است نیما شاهرخشاهی (پیام) برای واریز کردن پول به یکی از کارمندان بانک مراجعه کند. یک ضلع از اتاق چهار ضلعی بانک به تصویربرداری اختصاص پیدا کرده و در اضلاع دیگر کارمندان مشغول کارند. شهروندانی که کارهای بانکی دارند خیلی آرام و بیسر و صدا به غرفههای دیگر مراجعه میکنند.
این پلان چند بار تکرار میشود. مجید صالحی از کارمند بانک تقاضا میکند خیلی رسمی و اداری نایستد و راحت باشد. کارمند بانک بازیگر نیست و بازی گرفتن از او کار دشواری است. صالحی از این کارمند میخواهد پس از خداحافظی نیما شاهرخشاهی سرگرم کارهای خودش بشود و پروندهای را از زیر میز بردارد.
در لحظاتی که علی صادقی روی صندلیهای بانک نشسته است به سراغش میروم. او تمایلی به مصاحبه ندارد، چون معتقد است همه حرفهایش را قبلا زده است. از او میخواهم فقط درباره نقشش چند جملهای توضیح بدهد. او میگوید: فرید جوانی بلندپرواز است که میخواهد راه صد ساله را یکشبه برود. او عضو شرکتهای هرمی شده است. فرید به کیش میآید اما یک عده سودجو سرش را کلاه میگذارند.
صادقی پای ثابت سریالهای طنز نوروزی است. او سال گذشته نقش بهبود را در سریال زنبابا بازی کرد. در لحظاتی که کنارش نشستهام چند نفر برای عکـس گرفتن از او به سراغش میآیند.
90 درصد در کیش، 10 درصد در تهران
حسن مصطفوی، مدیر تولید این سریال است. او همین مسوولیت را در فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی هم به عهده داشته است. این طور که مصطفوی میگوید کار تصویربرداری سریال، 8 دی در تهران کلید خورده و گروه
17 دی به جزیره کیش آمدهاند. او توضیح میدهد که 90 درصد کار در کیش تصویربرداری شده و فقط 10 درصد پلانها به تهران مربوط است.
در حین صحبتهای ما یکی از عوامل میگوید: ما به آلودگی تهران عادت کردهایم. با اکـسیژن خالص اینجا مشکل داریم. دوست داریم زودتر برگردیم.
بازیگر یک نقش منطقی
زیبا بروفه را که میبینم یاد سریال مجیدجان دلبندم میافتم. او آنجا هم با مجید صالحی همبازی بود. به گفته خودش پس از آن سریال در فیلم آخرین مجرد هم کنار صالحی بازی کرده است.
او میگوید: از فیلم آخرین مجرد خیلی استقبال شد. الان که به جزیره کیش آمدیم، مردم فکر میکنند داریم ادامه آخرین مجرد را تصویربرداری میکنیم. آن فیلم هم داستان ازدواج دو تا آدم بود. اما الان داستان بعد از ازدواج این دو بازیگر (زیبا بروفه و مجید صالحی) را میبینیم.
شاهرخشاهی در نقش یک جوان روانپریش
تنها سابقه حضور نیما شاهرخ شاهی در کارهای کمدی به 2 فیلم «مکـس» و «دایره زنگی» مربوط میشود. او در این دو فیلم هم نقشی جدی داشت. او میگوید: خدا را شکر میکنم که این دو تا کار فیلمهای آبرومندی بودند، یعنی کمدی سطحی نبود.
شاهرخشاهی در این سریال نقش نیما را بازی میکند. او درباره نقشش میگوید: جنس روانپریشی نیما با روانپریشیهایی که تا حالا بازی کردهام، متفاوت است. این نقشم خدا را شکر مثبت است. یک مدت به من میگفتند چرا اینقدر نقش منفی بازی میکنی. من الان ده دوازده تا فیلم در نوبت اکران دارم که نصف نصف مثبت و منفی است. ولی قرار گرفتن چند فیلم منفی پشت سر هم این شبهه را ایجاد میکند که من بازیگر نقشهای منفی هستم.
شوخیهای فیلمنامه به روز است
امیرعباس پیام، فیلمنامهنویس این سریال توضیح میدهد که در موج و صخرهتلاش کرده شوخیهای به روزی بگنجاند.او توضیح میدهد: در این فیلمنامه مردی را داریم که به صورت اینترنتی از یک نفر خواستگاری کرده است. در متن به هدفمندی یارانه ها، شکـست تیم ملی فوتبال، انقلاب مصر و تونس و معضلات ترافیکی اشاره شده است. مدیران شبکه تهران دست ما را باز گذاشتند که بتوانیم یک سری انتقادات اجتماعی را مطرح کنیم.
ظاهرا این فیلمنامه 5 سال پیش نوشته و بتازگی بازنویسی شده است. پیام میگوید: قصهای که الان داریم نسبت به 5 سال پیش 70 درصدش عوض شده است.
دانلود تیتراژ ابتدایی سریال «موج و صخره»با صدای رضا صادقی
حجم فایل : 2.72 MB
دانلود تیتراژ پایانی سریال «موج و صخره» با صدای رضا صادقی
حجم فایل : 1.03 MB"