شماره مجوز: 155/926354
سلطان و شبان یکی از سریالهای محبوب دههٔ ۶۰ تلویزیون ایران در ژانر کمدی است که تولید آن در سال ۱۳۶۰ توسط گروه فیلم و سریال تلویزیون آغاز و در سال ۱۳۶۱ به پایان رسیده و در همان سال نیز از شبکهٔ اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است. مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ به اتفاق یکدیگر فیلمنامهٔ این سریال را در قالب افسانهای کهن نوشته و داریوش فرهنگ آنرا کارگردانی کرده است.پس از پایان تولید صداوسیما حاضر به پخش آن نشد و نهایتا با تایید روحالله خمینی سریال پخش گردید.
۱ بازیگران
۲ عوامل تولید
۳ داستان
۴ منابع
بازیگران
مهدی هاشمی در نقش سلطان / شیرزاد شبان
گلاب آدینه در نقش سلطان بانو
محمد مطیع در نقش وزیر اعظم
محمدعلی کشاورز در نقش خوابگزار اعظم
حسین کـسبیان در نقش تلخک
احمد آقالو در نقش کاتب
علیرضا مجلل در نقش مقام لشگرى
سیاوش تهمورث در نقش مقام کشور
صادق هاتفی در نقش مقام تشریفات
جمشید لایق در نقش مقام خزانهدارى
معصومه رجایی در نقش ننه شیرو
داریوش ایراننژاد در نقش سامندر
حسن رضوى در نقش زندانبان
اکبر دودکار در نقش محافظ
مرتضى طاهرى در نقش محافظ
حسین محجوب در نقش روستایى
عوامل تولید
کارگردان
داریوش فرهنگ
نویسندگان
مهدی هاشمی
داریوش فرهنگ
آهنگساز
بابک بیات
فیلمبرداران
یوسف دانشصدیق
حسن کیایی
جواد صفا
تدوین
داریوش فرهنگ
چهره پردازی
عبدالله اسکندری
احمدعلی شجریان
سلطانى کوتهفکر و خوشگذران کابوس عجیبى مىبیند و خوابگزار اعظم تعبیر آنرا تیرهاى بلایى مىداند که در تاریخ معینى از ماه بر سرش فرود خواهند آمد. سلطان از این موضوع وحشت کرده و در بستر بیمارى مىافتد. وزیر اعظم، سلطان بانو و خوابگزار اعظم راهحل این مشکل را جایگزین کردن شخص دیگرى به جاى سلطان مىدانند تا خطر بگذرد. پس هماى سعادت را رها مىسازند و پرنده بر شانهٔ شبان سادهدلى فرود مىآید که شباهت غیر قابل تصورى به سلطان دارد. شبان را به قصر آورده و رداى سلطانى بر او مىپوشانند و سلطان را نیز در جامهٔ شبانى به ده او مىفرستند. تلخک و دوست کاتبش که متوجهٔ تغییر رفتار سلطان شدهاند به جستجوى حقیقت مىپردازند و تلخک جانش را در این راه از دست مىدهد. کاتب که به ماهیت اصلى سلطان جدید پى برده است او را از اصل ماجرا باخبر مىسازد و با هم نقشهاى براى از بین بردن درباریان و رهایى زندانیان طرح مىکنند. وزیر اعظم کشته مىشود و سلطان بانو خودکشى مىکند. از سوى دیگر سلطان اصلى که عادت به زندگى روستایى ندارد در ده شیرزاد شبان خرابکارى به بارآورده و پس از دریافت کتکى مفصل، توسط اهالى از ده رانده مىشود. در این میان خوابگزار اعظم مژده مىآورد که آن تاریخ شوم گذشته و جان سلطان از تیرهاى بلا در امان مانده است. سلطان و خوابگزار به قصر باز مىگردند و کاتب به استقبالشان مىآید. سلطان که از این موضوع تعجب کرده سراغ درباریان و ملازمانش را مىگیرد و پاسخ مىشنود که همگى در سیاهچال هستند. سپس کاتب با لبخندى درهاى تالار را گشوده و زندانیان رها شده از بند با تیغهایى بران به سمت سلطان حملهور مىشوند. کابوس سلطان به حقیقت پیوسته است
کلمات کلیدی: سلطان و شبان-سریال سلطان و شبان-افسانه سلطان و شبان-خرید سریال افسانه سلطان و شبان-خرید سریال سلطان و شبان-فروش سریال سلطان و شبان-مجموعه تلویزیونی سلطان و شبان-خرید اینترنتی سریال سلطان و شبان