درباره کتاب:
عنوان : سیدموسی صدر، 7 روایت خصوصی
پدیدآورنده : حبیبه جعفریان
ناشر : سپیده باوران/ موسسه فرهنگی مطالعاتی امام موسی صدر
شابک : 5-81-5957-600-978
قطع : جیبی
نوع جلد : شومیز
نوبت چاپ : دوم/ زمستان 1393
تعداد صفحات : 176 صفحه
شمارگان : 1100 نسخه
این کتاب که برای نخستین بار منتشر شده، به روایت زندگی امام موسی صدر از زبان نزدیکان ایشان پرداخته است. «روایت بعد: ملیحه (کوچکترین فرزند امام)؛ روایت1: پری خانم (همسر امام)؛ روایت 2: صدری (صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام)؛ روایت 3: حورا (دختر ارشد امام)؛ روایت 4: علی صدر (برادر امام)؛ روایت 5: خواهرها (طاهره، فاطمه، ربابه و زهرا صدر)؛ روایت 6: خواهر هشتم (فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام) و روایت 7: ام غیاث (دوست خانوادگی)» بخش های مختلف این کتاب را تشکیل می دهند.
در بخشی از این کتاب می نویسد: «خانواده صدر عجیبند. آنها آدم را دچار این سوءتفاهم میکنند که نوع بشر، فرشته است یا بوده است یا میتواند باشد. من آقای سید موسی صدر را که دارم زندگینامهاش را مینویسم، هیچ وقت ندیدهام و دارم همه زورم را میزنم که خلاف آن چیزی که از بیشتر راویها شنیدهام، آدم عادی درون او را از لابهلای صحبتهایی که از زیر زبان کس و کارش بیرون کشیدهام، به صحنه بیاورم اما شک دارم در نهایت چیزی دست من یا خوانندهام را بگیرد. اولی که کار را شروع کردم فکر میکردم فقط با خود سوژه این کلنجار را دارم- کلنجاری که مای بدبین مقیم عصر مدرن با خیلی خوب بودن هر چیزی داریم- ولی با هر کدام از صدرها که صحبت کردم بساط همین بود. رفتار آنها آن تکه واقع بین ذهن آدم را- که همان تکه بدبینش است- به چالش میکشد و درباره حجم نفوذ «شر» در جهان پیرامونش به شک میاندازد. البته منظور من از خانواده صدر همان معنی دقیق کلمه است: همسرش و بچههایش؛ کسانی که من برای نوشتن این زندگینامه با آنها ساعتها حرف زدم و بنا به ضرورت و بعدتر بنا به ضرورت و محبت -هر دو- با آنها همنشینی کردم...»