درباره کتاب باشگاه پنج صبحیها
کتاب «باشگاه پنج صبحیها» اثر «رابین شارما» روایت داستان دو غریبه است که با یک فرد بسیار پولدار آشنا میشوند. آنها از آموزهها و دستورالعملهای فرد پولدار استفاده میکنند تا مسیر موفقیت را بپیمایند. نویسنده در این اثر از اهمیت پنج صبح بیدار شدن میگوید، او از این زمان بهعنوان ضربان تپندهی جهان یاد میکند و به همهی افرادی که بهدنبال موفقیت هستند پیشنهاد میکند سحرخیز باشند.
او معتقد است در این زمان افراد هوشمندتر هستند و بدنشان نسبت به زمانهای دیگر روز از انرژی بیشتری برخوردار است.
کتاب «باشگاه پنج صبحیها» اثر «رابین شارما» شامل فصلهای متعددی است و خواننده را به سحرخیزی و استفادهی درست از زمان راهنمایی میکند. «اقدام خطرناک»، «برخوردی غیرمنتظره با یک غریبهی عجیب»، «رها کردن حد متوسط و هر آنچه معمولی است»، «ماجرایی عجیب در رابطه با به دست گرفتن کنترل صبح»، «پرواز به قلههای بهرهوری، مهارت و شکستناپذیری»، «آمادهسازی برای دگرگونی در بهشت آغاز میشود»، «روش 5 صبح: برنامهی صبحگاهی سازندگان دنیا»، «چهارچوبی برای نمایان کردن عظمت»، «چهار زمینهی تمرکز افراد تاریخساز»، «هدایت کشتی زندگی در امواج خروشان روزگار»، «اعضای باشگاه پنج صبحیها، تشریفات عادتسازی را کشف میکنند»، «اعضای باشگاه پنج صبحیها فرمول 20/20/20 را میآموزند»، «اعضای باشگاه پنج صبحیها ضرورت خواب را درک میکنند»، «اعضای باشگاه پنج صبحیها دربارهی ده تاکتیک نبوغ مادامالعمر آموزش میبینند»، «اعضای باشگاه پنج صبحیها چرخهی دوگانهی عملکرد نخبگان را میآموزند» و «اعضای باشگاه پنج صبحیها به قهرمان زندگی خودشان تبدیل میشوند» عناوین برخی از فصلهای کتاب هستند.
با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
کتاب باشگاه پنج صبحیها به عنوان یک شاهکار معروف از رابین شارما، تغییری بنیادین در مدیریت فردی ایجاد میکند. این کتاب اهمیت سحرخیزی را در قالب داستانی برای افرادی روایت میکند که در جستجوی دستیابی به راههای موفقیتاند.
داستانی از تاکیدهای یک بیخانمان میلیاردر به یک خانم کارآفرین و یک آقای هنرمند میخوانید؛ کسانی که در گرفتاریهای فراوانی فرو رفتهاند، ولی با تاکیدهایی که از باشگاه پنج صبحی ها دریافت میکنند، عکسالعملشان به زندگی به شکلی دگرگون میشود.
یک کارآفرین افسرده در فکر بازگشت به زندگی، یک هنرمند ناامید که سعی دارد خلاقیت خود را تقویت کند و میراثی از خود به جای بگذارد، و یک میلیاردر موفق که تمایل دارد دانش خود را در مورد چگونگی ایجاد یک زندگی فوق العاده به دیگران انتقال دهد.
این سه شخصیت در یک جلسه شخصی که Spellbinder (شخصیت افسانه ای در تجارت) در آن صحبت می کرد، شرکت کردند. او به دلیل استعدادی که در مجذوب کردن افراد در حین سخنرانی به -دلیل قدرت بینشی که داشت- مشهور بود. بعد از اینکه سخنان Spellbinder تمام شد، میلیارد به کارآفرین و هنرمند نزدیک شد، اما آن دو نمی دانستند که او بسیار ثروتمند است. میلیاردر به عنوان یک انسان فقیر خودش را نشان داد. این کار را به خاطر اینکه بگوید پول همه چیز نیست همیشه انجام می داد. ساعت گران قیمت او تنها سرنخی بود که نشان می داد او بسیار ثروتمند است.
میلیاردر به آنها گفت که به لطف Spellbinder و آموزش های او یادگرفته است که چگونه ثروتمند شود. و صحبت های خود را بدین صورت ادامه داد که تمام مردم آرزو دارند اتفاقات خارق العاده ای برای آنها رخ دهد اما نخبگان این را می دانند که اتفاقات خارق العاده را خود به تنهایی می توانند رقم بزنند.
کارآفرین و هنرمند نسبت به این مرد اسرار آمیز و صبحت های جذاب او کنجکاوتر شدند. آنها به صحبت های میلیاردر گوش می دادند که می گفت Spellbinder -که در واقع مربی شخصی میلیاردر بود- یه او یک چیز مهم یاد داده که از همه مهم تر است. آن چه چیزی بود؟ اینکه مطمئن ترین راه برای بدست آوردن بهترین نتیجه در زندگی شخصی و حرفه ای شما، داشتن یک برنامه منظم صبحگاهی است.
میلیاردر یک پشنهاد سخاوتمندانه و باورنکردنی به آن دو داد. اینکه آنها به خانه ساحلی او در موریس بروند، تا او اسرار ساختن روال یک صبح منظم را به آنها بیاموزد.
پس برای ساعت 5 فردا صبح قرار گذاشتند. کارآفرین و هنرمند صبح روز بعد با شک و تردید نسبت به واقعی بودن ماجرا آماده آمدن به سر قرار شدند. اما وقتی که راننده رولز رویس آنها را سوار کرد نسبت به واقعی بودن داستان اطمینان پیدا کردند. ماشین آنها را به محلی برد که یک جت خصوصی با آرم “5AC” در انتظار آنها بود. کارآفرین از صندوقدار سوال کرد که این آرم چیست، و او گفت این مخفف “5 صبح” است. و بدین ترتیب سفر آنها با فهمیدن اینکه یک روال صحبگاهی منظم ایجاد کننده یک انقلاب بزرگ است و چشم انداز جدیدی از زندگی که پتانسیل این را دارد که همه چیز با شکلی بسیار بهتر در آن محقق شود، آغاز شد.
صبح روز بعد میلیاردر به کارآفرین و هنرمند توضیح داد چگونه بیدار شدن در 5 صبح، زندگی او را کاملا متحول کرده است. بلند شدن در این ساعت خلاقیت او را افزایش داده، انرژی او را دو برابر کرده است و بهره وری او را سه برابر افزایش داده است. اما چطور؟
بسیاری از بزرگان واقعی در طول تاریخ، از رمان نویس جان گریشام گرفته تا آهنگساز ولفگانگ آمادئوس موتزارت، به این موضوع اذعان داشتند که ایزوله ای که از ساعت صبح ایجاد می شود اثر چند برابر دارد. همه افراد از ظرفیت ذهنی محدود برخوردار هستند. در طول روز ما به مسائلی مانند اخبار، رسانه های اجتماعی، کار و تعامل با دیگران بیشتر توجه می کنیم. ظرفیت ذهن ما توسط این موارد مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع ما تا ظهر یک روز سخت داریم که روی مسائل مختلفی متمرکز شده ایم. با این جابه جایی مداوم تمرکز، توجه خود را به یک سری مسائل از دست می دهیم. اگر ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید، فرصت طلایی برای تمرکز روی یک فعالیت منحصر به فرد با ارزش بالا را دارید، بدون اینکه ذهن شما دچار حواس پرتی شود. این تمرکز همراه با فعالیت پایین قشر پیشانی مغزتان همراه است. به این معنی که در ساعت 5 صبح، آماده اید که فراید فکری شما شکل بگیرد. میلیارد توضحی داد که این امر به این دلیل است که هنگامی که شما ساعت 5 صبح آرامی را شروع می کنید، قشر پیشانی مغز که ایجاد کننده تفکر استدلالی در شماست موقتا خاموش می شود. بنابراین تمایل به نگرانی و استرس و تجزیه تحلیل در شما وجود نخواهد داشت. در عین حال آرامش صبحگاهی باعث انتقال های عصبی دوپامین و سروتونین می شود. نتیجه این است که شما به جریان می افتید: با انرژی کامل و متمرکز در قلمرو خودتان.
همان چیزیکه از ویولن زن های بزرگ تا دانشمندان، برای اینکه بهترین لحظات خود را بسازند از آن بهره می بردند. اگر ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید خواهید فهمید که پربارتر و متمرکزتر خواهید بود. اگر برای پیوستن به باشگاه 5 صبحی ها به یک دلیل خوب نیاز دارید، این را در نظر بگیرید: برای دستیابی به نتایجی که 5 درصد از افراد انجام می دهند و جزو نخبگان می شوند، باید کاری را انجام دهید که 95 درصد کارآفرینان، هنرمندان و سایرین در برابر انجام دادن آن از خود مقاومت انجام می دهند.
اکثر مردم حاضر نیستند ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوند، بنابراین اگر شما این کار را انجام دهید یک برگ برنده بزرگ برای رقابت اصلی با دیگران دارید.