کتاب شازده کوچولو دوزبانه اثر آنتوان سنت اگزوپری انتشارات معجزه علم

48,600 تومان 81,000 تومان

نویسنده: آنتوان سنت اگزوپری؛ مترجم: طاهره وطن؛ ناشر:معجزه علم ؛ قطع:رقعی؛ نوع جلد: شومیز؛ تعداد صفحه:135؛ موضوع: رمان؛ شابک:9786229462089 ؛ نوبت چاپ:اول؛ تاریخ چاپ:1401؛ گروه سنی:ج،د،ه؛ این کتاب دو زبانه است.انگلیسی و فارسی است.



در صورت خرید 1 عدد از این محصول 50% (40,500 تومان) تخفیف بگیرید.

در صورت خرید 1 عدد از این محصول 40% (32,400 تومان) تخفیف بگیرید.

در صورت خرید 10 عدد از این محصول 60% (486,000 تومان) تخفیف بگیرید.

چکیده داستان

راوی با بحث در مورد ماهیت بزرگسالان و ناتوانی آنها در درک چیزهای مهم شروع می کند. او به عنوان آزمایش برای تشخیص اینکه یک بزرگسال روشنفکر است یا مثل کودک ، تصویری را که در 6 سالگی ترسیم کرده است نشان می دهد،در این تصویر یک مار بوآ کشیده که یک فیل را خورده است. بزرگسالان همیشه پاسخ می دهند که تصویر یک کلاه را نشان می دهد ، و بنابراین او می داند به جای صحبت درباره جنگل ها و انقباضات بوآ یا ستاره ها درباره چیزهای "معقول" مثل گلف و سیاست برای آنها صحبت می کند.

راوی خلبان هواپیما است و روزی هواپیمای او در صحرا و به دور از تمدن سقوط می کند . او هشت روز ذخیره آب دارد و برای نجات باید هواپیمای خود را تعمیر کند.

در وسط بیابان ، پسر جوانی که ملقب به "شازده کوچولو" است ، به طور غیرمنتظره ای با راوی ملاقات می کند. شازده موهای طلایی دارد ، خنده ای دوست داشتنی دارد ، و سوالات را تکرار می کند تا زمانی که به آنها پاسخ داده شود.

شازده کوچولو به محض مواجه شدن با راوی ، از او می خواهد گوسفندی بکشد. راوی ابتدا تصویر قدیمی خود از فیل درون مار را به او نشان می دهد که در کمال تعجب راوی ، شازده درست تفسیر می کند. پس از سه تلاش ناموفق برای کشیدن گوسفند ، راوی ناامید به سادگی یک جعبه می کشد و ادعا می کند که گوسفندی که شازده می خواهد در داخل جعبه است.روی جعبه سه سوراخ وجود داشت. دوباره ، در کمال تعجب راوی ، شازده فریاد می زند که این دقیقاً نقاشی مورد نظر او بود.

طی هشت روز که در کویر گیر افتاده بود ، در حالی که راوی تلاش می کرد تا هواپیمای خود را تعمیر کند ، شازده کوچولو داستان زندگی خود را بازگو می کند.

این شازده با توصیف زندگی در سیاره کوچک خود شروع می کند: در واقع ، یک سیارک در اندازه خانه، معروف به " B 612 " است. برجسته ترین ویژگی این سیارک سه آتشفشان کوچک (دو فعال و یک خاموش یا منقرض شده ) و همچنین انواع گیاهان است.

شازده توصیف می کند که روزهای خود را به تمیز کردن آتشفشان ها و هرس کردن دانه ها و شاخه های ناخواسته ای که به خاک سیاره اش حمله می کنند ، سپری می کند. به ویژه ، بیرون کشیدن درختان بائوباب که دائماً در آستانه غلبه بر سطح هستند. (رشد می کنند) اگر باوباب ها در لحظه شناسایی ریشه کن نشوند ، ممکن است که برای کنار انداختن آن دیر شده و درخت خیلی بزرگ شود و ریشه های آن تأثیر فاجعه باری بر روی این سیاره کوچک بگذارد .

شازده می خواهد گوسفندی گیاهان نامطلوب را بخورد ، اما نگران است که گیاهان خاردار را نیز بخورد.

شازده از عشق خود به گل رز بیهوده و احمقانه ای می گوید که مدتی پیش در سطح سیارک شروع به رشد کرد. گل سرخ برای جلب توجه و مراقبت شازده، تظاهر به ناخوشی کرده بود. شازده می گوید که گل رز را تغذیه کرد و به او علاقه پیدا کرد ، برای محافظت از او در برابر باد سرد صفحه ای یا کره ای شیشه ای درست کرد که او را از کرم های خاکی محافظت می کرد.

گرچه شازده عاشق گل سرخ شد ، اما او همچنین احساس کرد که او از ان بهره نمی برد و او تصمیم گرفت تا سیاره اش را ترک کند تا بقیه جهان را کشف کند. پس از خداحافظی آنها ، گل سرخ جدی شد و عذرخواهی کرد که نشان نداده دوستش دارد و هر دو احمقانه بودند او برای گل آرزوی سلامتی می کند و می خواهد او را در کره شیشه ای رها کند و می گوید از خودش محافظت کند.

شازده ابراز تاسف می کند که وقتی در کنار او بود ، نمی فهمید چگونه گل سرخ خود را دوست داشته باشد و بایدبیشتر به کارهای مهربانانه او گوش می داد ، نه سخنان بیهوده او.

شازده به یک سری سیاره ها سفر می کند ، در هر کدام بزرگسالانی حضور دارند که به یک عملکرد تبدیل شده اند. سیاره اول پادشاهی است که به اطاعت احتیاج دارد اما تا رسیدن شازده تابعی وجود ندارد.. تنها ساکن سیاره بعدی مرد مغروری است که از شازده چیزی جز چاپلوسی نمی خواهد. شازده پس از آن با یک شرابخوارروبرو می شود و توضیح می دهد که باید بنوشد تا فراموش کند چقدر از نوشیدن شرم دارد. سیاره چهارم ، شازده را به تاجری معرفی می کند ، که معتقد است صاحب این ستاره ها است ، این امر باعث می شود که او بسیار دقیق بداند که تعداد ستاره ها چند تا است. شازده سپس در سیاره پنجم با یک چراغ چی مواجه می شود ، که دستوراتی را دنبال می کند که هر شب او را مجبور به روشن کردن چراغ می کند و هر روز آن را خاموش می کند ،در حالی که سیاره او آنقدر سریع می چرخد که غروب و طلوع هر دقیقه یک بار رخ می دهد. سرانجام شازده به سیاره ای می رسد که یک جغرافی دان در آن ساکن است. با این حال ، جغرافی دان ، چیزی از سیاره خود نمی داند ، زیرا تنها کار او این است که آنچه را از کاوشگران یاد می گیرد ثبت کند. او از شازده می خواهد سیاره خانه خود را توصیف کند ، اما وقتی شازده گل را توصیف می کند ، جغرافیدان می گوید که گلها ثبت نمی شوند زیرا زودگذرهستند. جغرافیدان توصیه می کند که شازده کوچولو از زمین دیدن کند .

از آنجا که شازده در بیابانی فرود آمد ، معتقد بود که زمین خالی از سکنه است. وی سپس با مار زردی روبرو شد که ادعا می کرد اگر او مایل به بازگشت باشد ، قدرت بازگشت او(شازده) را به خانه خود دارد. شازده بعد از آن با یک گل بیابانی روبرو شد ، که به او گفت که او فقط تعداد انگشت شماری از مردان را در این قسمت از جهان دیده است و آنها هیچ ریشه ای ندارند ، و اجازه می دهند باد آنها را به اطراف بکشاند و زندگی سختی را تجربه کنند. پس از صعود به بلندترین کوهی که تا به حال دیده بود ، شازده امیدوار بود که کل زمین را ببیند ، ولی او فقط سرزمین عظیم و متروکی را دید. وقتی شازده صدا زد ، پژواک او جواب او را داد ، که او آن را به عنوان صدای شخصی خسته تفسیر کرد که فقط گفته های دیگری را تکرار می کند.

شازده با یک ردیف کامل بوته های گل سرخ روبرو شد ، و هنگامی که فکر کرد گل رز خودش بی نظیر است و او دروغ گفته است ،افسرده شد. او احساس کرد که او اصلاً یک شازده بزرگ نیست ، زیرا سیاره او فقط شامل سه آتشفشان کوچک و یک گل است که اکنون فهمیده است که آن معمولی است. روی چمن دراز کشید و گریه کرد ، تا اینکه روباهی آمد.

روباه خواست که رام شود و به شاهزاده یاد داد که چگونه او را رام کند. با رام شدن ، چیزی از عادی بودن و دقیقاً مانند بقیه به خاص و بی نظیر تبدیل می شود. اشکالاتی وجود دارد زیرا این اتصال می تواند باعث غم و اندوه هنگام جدا شدن شود.

از روباه ، شاهزاده می فهمد که گل سرخ او واقعاً بی نظیر و خاص بود زیرا او عشق و علاقه شازاده بود. او او را "اهلی" کرده بود و اکنون او از همه گلهای رز که در باغ دیده بود با ارزش تر بود.

روباه با عزیمت غم انگیز خود ، رازی را به زبان می آورد: چیزهای مهم را فقط با قلب می توان دید نه چشم ها.

شازده سرانجام با دو نفر از زمین ملاقات کرد:

• یک سوزن بان راه آهن که به او گفت مسافران چگونه دائماً از یک مکان به مکان دیگر سوار قطار می شوند ، هرگز از جایی که هستند راضی نیستند و نمی دانند دنبال چه چیزی هستند. فقط بچه هایی که در میان آنها بودند هرگز زحمت نمی کشیدند که از پنجره ها نگاه کنند.

• یک بازرگان که با شازده در مورد محصول خود صحبت کرد ، قرصی که برای یک هفته دیگر نیازی به نوشیدن را از بین می برد.

به لحظه کنونی ، هشتمین روز پس از سقوط هواپیمای راوی است و راوی و شازده در حال مردن از تشنگی هستند. شازده به خاطر خاطراتی که داشت دلگیر و غمگین بود و می خواست که به خانه برگردد و گل خود را ببیند.

شازده یک چاه پیدا می کند ، آنها نجات می یابند.راوی بعداً شازده را پیدا می کند که با مار صحبت می کند ، در مورد بازگشت او به خانه و آرزوی دیدن دوباره گل سرخ خود ، که آن را تنها گذاشته است. شازده با راوی خداحافظی احساسی می کند و اظهار می کند که اگر دید که او مرده است ، فقط به این دلیل است که بدن او خیلی سنگین بوده و نمی توانست با خود به سیاره اش ببرد. شازده به راوی هشدار می دهد که از رفتن وی دیدن نکند ، زیرا او را ناراحت می کند. راوی با درک اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد ، حاضر نمی شود از کنار شازده دور شود. شازده با بیان اینکه کافی است که به ستاره ها نگاه کند تا به خنده های دوست داشتنی شازده فکر کند ، از راوی دلجویی می کند و به نظر می رسد که همه ستاره ها می خندند. سپس شازده از راوی فاصله می گیرد و به مار اجازه می دهد تا او را نیش بزند ،داستان غم انگیز به پایین می رسد.

صبح روز بعد ، راوی قادر به یافتن جسد شازده نیست. او سرانجام موفق شد هواپیمای خود را تعمیر کند و صحرا را ترک کند. تشخیص اینکه شازده به خانه برگشته یا مرده است ، به عهده خواننده است.

داستان با ترسیم منظره محل دیدار شازده و راوی و جایی که مار زندگی جسمی شازده را در آن می گیرد به پایان می رسد. راوی درخواست می کند هر کسی در آن منطقه با یک فرد کوچک با فرهای طلایی روبرو شود و از پاسخ دادن به هر گونه سوال امتناع ورزد ، فوراً با او تماس گرفته شود ...

ویژگی های فیزیکی

تعداد صفحه

135

وزن ‏(‏گرم‏)

163

موضوع

داستان و رمان

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز

عنوان

شازده کوچولو

نوبت چاپ

اول

ویژگی های فنی

شمارگان

500

نوع چاپ

دیجیتال

تاریخ چاپ

1401

مترجم

طاهره وطن

زبان کتاب

انگلیسی

ناشر

معجزه علم

شابک

9786229462089

سرشناسه(نویسنده/نویسندگان)

آنتوان سنت اگزوپری

مناسب برای

گروه ه(دهم و یازدهم و دوازدهم دبیرستان)

سایر ویژگی ها

نوع کاغذ

تحریر